: «بنیاد سینمایی فارابی» مهمترین ساختار تعریف شده در بدنه «سازمان سینمایی» است که میتواند در اجرایی کردن بسیاری از اهداف فرهنگی و سینمایی «نظام جمهوری اسلامی» نقش اصلی و تعیینکنندهای را ایفا نماید. ساختاری که متاسفانه با کمدرایتی به طیفی ناکارآمد واگذار شده است.
حسین پورقادری/ «بنیاد سینمایی فارابی» مهمترین ساختار تعریف شده در بدنه «سازمان سینمایی» است که میتواند در اجرایی کردن بسیاری از اهداف فرهنگی و سینمایی «نظام جمهوری اسلامی» نقش اصلی و تعیین کنندهای را ایفا نماید. ساختاری که متاسفانه با کم درایتی و یا به سبب پیچیدگی و عمق فعالیت جریان «نفوذ» و ...؛ به طیفی ناکارآمد واگذار شده است. جماعتی که نه تنها دچار عدم فهم لازم از موقعیت ویژه این مجموعه مهم و موثر سینمایی در کشور میباشند؛ بلکه به انحای مختلف سعی میکنند تا منگی و گیجی مفرطی از خود به نمایش گذاشته و بیش از هر چیز اسباب مضحکه و تخریب وجهه «دولت سیزدهم» در میان اهالی سینما را فراهم آورند.

بر این اساس مرور مجموعه اقدامات «بنیاد سینمایی فارابی» طی ماههای اخیر؛ به همراه ملاحظه عملکرد مدیران تازه وارد به این مجموعه و همچنین جولان طیف معلومالحال از عناصر سنتی این نهاد و ... طلب میکند تا به مرور چند نکته پرداخته شود:
۱/ پُرواضح است که معاندان داخلی و خارجی «نظام جمهوری اسلامی» مترصد آن هستند تا «دولت سیزدهم» را به «دروغگویی» متهم ساخته و به این واسطه «اعتماد عمومی» را مخدوش نمایند. پس اگر وعده و سخنرانیهای دولتمران با «اقدامات عملی» توسط نهادهای زیر مجموعه ایشان همراه نگردد و میان «وعده» مسئولان و «عمل» قابل سنجش و ملاحضه توسط مردم تناسبی برقرار نباشد؛ قطعا شرایط برای سوءاستفاده معاندان تسهیل شده و زمینههای لازم برای تخریب و هجمه به دولت فراهم میگردد.

۲/ ۲۷ دی ۱۴۰۰ هجریشمسی بود که «وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی» با حضور در «وبینار جشنواره ملی ترجمان فتح» به صراحت از «هدفگذاری تولید حداقل بیست فیلم در سال آینده» خبر داده و تصریح کرده بودند که «در سال آینده تلاش داریم حداقل ۵ فیلم در خصوص حوزه دفاع مقدس همراه با تولیدی فاخر را داشته باشیم» ؛ وعدهای که پس از آن در سخنرانیهای گوناگون و به صورتهای مختلف و با عددهای دیگر نیز از سوی ایشان تکرار گردیده است و این همه حکایت از عزم جدی شخص وزیر محترم بر «تولید آثار فاخر سینمایی» مینماید. عزمی که متاسفانه گویا با نوعی از بیتوجهی تعمدی توسط «بنیاد سینمایی فارابی» مواجه گردیده است.

۳/ حدود ۷ ماه تا موعد برگزاری «جشنواره فیلم فجر» مانده است و مدیران تازهوارد به «بنیاد سینمایی فارابی» به جای تمرکز بر هدفگذاری تبیین شده توسط «وزیر ارشاد» و پیگیری شبانهروزی و بدون فوت وقت این هدفگذاری و برداشتن گامهای عملی لازم برای «تولید آثار فاخر سینمایی» ؛ همچنان معطوف کارآموزی و فربهسازی کارنامه سراسر تُهی خود بوده و سعی دارند تا با نمکگیر نمودن نیروی انسانی ماضی، به یارگیری از میراث برجای مانده در این بنیاد مبادرت ورزیده و به این واسطه مشروعیت حضور خود در این نهاد سینمایی را تقویت نمایند.

۴/ انتصاب «سید مهدی جوادی» به جایگاه مدیرعاملی «بنیاد سینمایی فارابی» از جمله اقدامات پُرابهام «سازمان سینمایی» در «دولت سیزدهم» بود. انتصابی با علامتهای سوال بسیار که شاید تنها مزیت آن در خلق و رزومهسازی برای یک فرد کمدانش در حوزه سینما و کمتجربه در حوزه مدیریت فرهنگ و سینما بود و سبب شد تا جوان جویای نامی را که به جای اشتغال در رشته تحصیلی خود به «صنعت پوشاک» علاقمند شده بود و گویا در زمینه مُد و لباس فعالیت داشت را به «دنیای سینما» پرتاب کند و بر روی صندلی مدیریت یکی از مهمترین نهادهای فرهنگی در کشور بنشاند.

۵/ جلوس افراد گُمنام و ناآشنا به حوزه تخصصی مدیریت در یک سازمان و یا یک ساختار میتواند امری موجه قلمداد گردد؛ به شرط آنکه آن فرد از «سواد مدیریتی» و «مهارت رهبری» برخوردار باشد و بتواند به هدایت هدفمند و مسئولانه مجموعه تحت مسئولیت خود مبادرت ورزد. شخصیتی که میتواند تمام امور و مراحل انجام کار و فعالیتهای ساختار ذیل مدیریت خود را فهم نموده و طرح روشنی را برای اداره این ساختار دنبال نماید. طرحی که از ایده تا اجرای آن را میفهمد و مسئولیت رسیدن به هدف در آن طرح را هم عهدهدار میشود. موضوعی که از هیچ گونه مصداق قابل سنجش و ارزیابی ویژهای در بیش از هشت ماه حضور «جوادی» در جایگاه مدیرعاملی «بنیاد سینمایی فارابی» برخوردار نمیباشد.

۶/ ابتداییترین روش هر مدیر ناآشنا و کمبرخورداری همانند «جوادی» برای اداره ساختار در هم تنیده و پیچیدهای همچون «بنیاد سینمایی فارابی» میتوانست استفاده از عناصر متعهد و انقلابی آشنا به حوزه ماموریت خود در جایگاه «قائم مقامی» و یا مقام «معاونت» و «مشاورت» باشد. اقدامی که متاسفانه به نحوی وارونه مورد پیگیری قرار گرفت و در نهایت به ملازمت افراد معلومالحالی همچون «احمدیان» و ابقای «فریدزاده» و انتصاب «صادقی» و ... منجر گردید.

۷/ «مسعود احمدیان» یکی از نامهای کاملا آشنا در «بنیاد سینمایی فارابی» است. فردی با کارنامه فعالیت آنچنان مشخص و تفکرات ویژه که در میان طیف سینماگران متعهد و انقلابی به بدنامی و کارشکنی شهرت دارد و حالا با چنین عقبهای در جایگاه مهم و تعیین کننده «مشاور مدیرعامل بنیاد» قرار گرفته و عملا مغز فرماندهنده «جوادی» پرت شده از دنیای مُد و لباس به سینما گردیده است! فردی که ظاهرا تولیدات فارابی و عملکرد معاونت فرهنگی نیز به وی ختم شود.

۸/ «بنیاد سینمایی فارابی» مجموعه کاملا بیماری است که ضرورت تحول و تعالی آن بر کسی پوشیده نمیباشد. بیماری که مجموع عملکرد آن در «گام نخست انقلاب اسلامی» پُر است از ابهامات و ایرادات ریز و درشتی که اگر چه مطالعه آن بالاخص به جهت تشخیص نوع و مُدل عملکرد جریان «نفوذ فرهنگی» میتواند حائز اهمیت باشد؛ اما مجالی مبسوط طلب مینماید. بیماری که لازم است تا در کمترین زمان ممکن، در مسیر «بازسازی انقلابی» قرار گرفته و مهیای پیگیری اهداف فرهنگی و سینمایی «نظام جمهوری اسلامی» در «گام دوم انقلاب اسلامی» بشود و ...؛ پس در این شرایط گماردن فرد کماطلاعی همچون «سیدمحمد صادقی آرمان» در جایگاه «دبیر کارگروه تحول و تعالی بنیاد سینمایی فارابی» از جمله اقدامات مضحک مدیریتی این بنیاد محسوب میشود. اقدامی که تقریبا با هیچ یک از ملاکهای عقلی و منطقی سازگار نبوده و تامل در ابعاد آن حتی میتواند به این اقدام ماهیت «حماقت فرهنگی» ببخشد. اقدامی که در صورت عادی خود، نوعی «فرصتسوزی» در تببین نقشه تحول این سازمان قلمداد میشود.

۹/ «بازسازی انقلابی» در مجموعهای همچون «بنیاد سینمایی فارابی» نیازمند پالایش و اصلاح ساختارها و بالاخص نیروی انسانی موجود در پیکره آن است. پالایشی که تنها با حضور یک مدیر آگاه و کاردان بر پیکره این نهاد امکانپذیر میباشد. مدیری هوشمند که در شرایط کنونی از آنچنان مقبولیت و مشروعیتی در میان اهالی سینما برخوردار باشد که بتواند در حداقل زمان ممکن مسیر «بازسازی» را در این مجموعه آغاز نماید. مدیری که بدنه سینمایی کشور را به خوبی بشناسد و بداند که با بکارگیری افرادی همچون «احمدیان» و «فریدزاده» نه تنها هیچ تحولی رقم نخواهد خورد؛ بلکه عملکرد حداقلی این مجموعه نیز مختل گردیده و دغدغه روزانه آن به سطح گذران زندگی و پرداخت حقوق به کارمندان و مدیران خلاصه میشود.

۱۰/ یکی از اصلیترین معضلات «بنیاد سینمایی فارابی» در سالهای اخیر را میتوان ولنگاری حاکم بر دخل و خرج این نهاد سینمایی قلمداد نمود. در این میان صرف مبالغ قابل توجهی از مجموعه اعتبارات رسمی اختصاص داده شده به این بنیاد در ردیفی با عنوان «هزینه جاری و پشتیبانی» طی سالهای اخیر را میتوان به عنوان مصداقی روشن برای گستره این بیسامانی قلمداد نمود. در این میان «شفافیت مالی» حداقل توقعی بود که از مجموعه مدیریت جدید این بنیاد در دوره جدید میرفت. اما معالاسف آخرین گزارش عملکرد منتشر شده از این مجموعه همان «گزارش عملکرد مالی یازده ماه سال ۱۳۹۹ هجریشمسی» است و همچنان مشخص نیست که بودجه این بنیاد در طی هشت ماه گذشته در چه اموری به مصرف رسیده است.

۱۱/ تغییر «هیات امنای بنیاد سینمایی فارابی» و چینش شخصیتهای اقتصادی تاثیرگذار کابینه، همچون «رئیس سازمان برنامه و بودجه» و «وزیر نفت» و «مشاور رئیس جمهور در امور مناطق آزاد تجاری صنعتی و ویژه اقتصادی و دبیر شورای عالی مناطق آزاد» در جایگاه هیات امنای جدید این بنیاد را میبایست یکی از اقدامات هوشمندانه «وزیر ارشاد دولت سیزدهم» تلقی نمود. اقدامی که به خوبی میتوانست منجر به «شکوفایی سینمای ملی و انقلابی» آن هم در راستای تقویت تولیدات «سینمای استراتژیک» شود. اما متاسفانه ندانم کاری و یا نابلدی مدیریت جدید « بنیاد سینمایی فارابی» منجر به راکد ماندن و عدم استفاده مناسب از این موقعیت تاریخی فراهم شده تا کنون گردیده است.

۱۲/ «جشنواره کن» امسال و حضور بیرمق «چتر سینمای ایران» را میتوان مصداقی از ناکارآمدی نهادینه در «معاونت امور بینالملل و توسعه بازار خارجی بنیاد سینمایی فارابی» قلمداد نمود. معاونتی که تنها کارکرد آن را میتوان در سفرهای خارجی مدیران و مرتبطین با این معاونت برشمرد! سفرهایی که با استفاده از بودجه بیتالمال و حق ماموریتهای دلاری و یورویی همراه است و تنها آورده آن محدود به رقم خوردن رفاقت شخصی میان مدیران این معاونت با برخی سینماگران غیرایرانی است. آوردهای که عموما به واسطه اهدای زعفران و پسته ایرانی و تهیه شده از بودجه فرهنگی این بنیاد حاصل میشود و در عمل هیچ دستآورد مشخص سازمانی را به همراه ندارد. این در حالی است که فعالیت پویا و هدفمند غرفه و یا «چتر سینمای ایران» یکی از اصلیترین و مهمترین دلایل حضور مدیران فارابی در جشنواره مختلف سینمایی محسوب میشود و اساسا مدیریت کارآمد و پُرتحرک این محوطه است که میتواند بخشی از تبادلات مختلف اقتصادی و فرهنگی را برای سینمای ایران در عرصه بینالملل به ارمغان آورد. مکانهایی که با صرف هزینههای بسیار بالایی در جشنوارههای مختلف مورد اجاره قرار میگیرند و متاسفانه دستآورد مشخص امسال آن تنها محدود به تهیه و تولید چند خبر زرد از دید و بازدیدهای مرسوم و البته با طعم و طمع اخذ جیره زعفران و پسته از این غرفه گردید!

۱۳/ فشل بودن «معاونت امور بینالملل بنیاد سینمایی فارابی» محدود به حضور بیرمق «چتر سینمای ایران» نشد و بیتحرکی آقای معاون و هیات همراه هر چند مختصر ایشان در مواجهه با حضور غیرقانونی فیلم سینمایی «برادران لیلا» و عدم موضعگیری و برخورد مناسب با اعمال مبتذل و اظهارات سخیف عوامل این فیلم از جمله موضوعاتی است که با هیچ عذر و بهانهای قابل توجیه نمیباشد. البته سکوت احمقانه و عدم موضعگیری سریع ایشان در برابر هتاکی «عنکبوت مقدس» نیز از جمله موضوعات دیگری است که نیازمند بررسی دقیق میباشد. این در حالی است که سوای نظر از باسوادی و یا کمسوادی شخص «رائد فریدزاده» در تحلیل فیلم و تولیدات سینمایی؛ از آنجایی که ایشان با بودجه بیتالمال در «جشنواره کن» امسال حضور داشتند، به خوبی میتوانستند اخبار مرتبط با محتوای مجعول و سیاه «برادران لیلا» و هتاکانه «عنکبوت مقدس» را به صورتی مستقیم جمعآوری و به تهران مخابره نموده و با استفاده از فرصت دیدن این فیلم، اسباب موضعگیری پیشدستانه را برای نهادهای فرهنگی و رسانهای کشور فراهم سازند.

۱۴/ خوداظهاری و انتشار «گزارش عملکرد بنیاد سینمایی فارابی» نه تنها میتواند وضعیت نابسامان این مجموعه را اصلاح نماید؛ بلکه میتواند مدیران نابلد و بیتجربه و تازهوارد به این مجموعه سینمایی را به جنب و جوش وادارد و میزان مخارج صورت گرفته از «بیتالمال» جهت کارآموزی و گذر ایام مدیران تازه وارد و بر جای مانده از گذشته را در این سازمان مشخص سازد. همچنین انتشار عمومی و قابل دسترس «گزارش عملکرد» توسط «بنیاد سینمایی فارابی» موجب ترسیم چشمانداز روشنی از وضعیت موجود این بنیاد شده و مسیر طی شده از زمان استقرار «دولت سیزدهم» تا به امروز را در معرض قضاوت عمومی و بالاخص در اختیار «وزیر ارشاد» و یا «رییس سازمان سینمایی» قرار میدهد. اقدامی که موجب میشود تا ایشان حداقل در متن سخنرانیهای خود وعده جدیدی برای حمایت از «تولیدات فاخر» ندهند و یا آنکه برای جلوگیری از تخریب «دولت سیزدهم» توسط معاندان؛ تا دیر نشده اقدام عاجلی در جهت اصلاح امور و یا تعویض سریع مدیریت کلان این مجموعه مهم نمایند.

۱۵/ تهیه و انتشار «گزارش عملکرد» یکی از ابتداییترین وظایف «روابط عمومی» در هر مجموعهای محسوب میشود. بخشی که در وضعیت حال حاضر «بنیاد سینمایی فارابی» نه تنها از استطاعت تولید چنین گزارشی برخوردار نیست؛ بلکه از متولی عاقل و بالغی مستفیض نبوده و آنچنان جایگاه کم ارزشی پیدا نموده که مدیر پیشین آن ترجیح داد تا تنها پس از گذشت پنج ماه از انتصاب خود اقدام به ترک این جایگاه نموده و حضور در سمت تازه تاسیس «سرپرستی مدیریت تجاری سازی و توسعه بازار» را به اداره این بخش مقدم دانست. مدیری که البته چه در دوران حضورش در «روابط عمومی» و چه حالا در جایگاه جدید خود آنچنان در «بنیاد سینمایی فارابی» بیکار و دارای فراغت است که به اجرا در «صدا و سیما» روی آورده و «سینماچی» شده است!

ادامه دارد...
-----------------------------------------------------------------------------
تذکر: کاربر محترم؛ انتشار مطالب دیگر رسانه ها از سوی هشدار نیوز لزوما به معنای صحت و تایید محتوای آنها نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود. در ضمن شما می توانید اخبار و مطالب وزین خود را که تا کنون در هیچ رسانهای منتشر نشده است از طریق بخش "تماس با ما" برای ما ارسال نمایید تا در صورت دارا بودن مولفههای لازم، در بخش ویژه منتشر گردد.

